پیشرفتهای اخیر در زمینه گنادوتروپین یائسگی انسانی (hMG) پیشرفتها و روندهای قابل توجهی را در درمانهای باروری و هورمون درمانی نشان داده است:
یک مقاله مروری اخیر بر استفاده روزافزون از hMG در درمان های ناباروری، به ویژه در پروتکل های لقاح آزمایشگاهی (IVF) تاکید می کند. مطالعات نشان دادهاند که hMG، بهویژه اشکال بسیار خالصشده، دارای ویژگیهای منحصربهفردی است که منجر به بهبود نتایج در روشهای IVF میشود. این رشته به دلیل اثربخشی آن در افزایش کارایی روش های IVF، به طور تجربی hMG را به عنوان محرک اولیه انتخاب کرده است.
تحقیقات مقایسه اثرات hMG همراه با لتروزول و hMG به تنهایی برای تحریک تخمدان در بیماران نابارور تحت لقاح مصنوعی توسط شوهر (AIH) نتایج امیدوارکننده ای را نشان داده است. ترکیب hMG با لتروزول نرخ حاملگی بالینی و نرخ تولد زنده به طور قابل توجهی را در مقایسه با hMG به تنهایی نشان داد، که نشان دهنده مزایای بالقوه این رویکرد ترکیبی در بهبود نتایج بارداری برای بیماران مبتلا به ناباروری غیرقابل توضیح یا خفیف با عامل مردانه است.
.
مطالعات به تعیین دوز بهینه hMG در برنامه های IVF پرداخته اند. پیشنهاد شده است که دوز اولیه hMG 150 IU/day برای برنامه های IVF بدون هورمون آزاد کننده گنادوتروپین (GnRH) مناسب است، در حالی که دوز 225 IU در روز برای برنامه های IVF همراه با GnRH-a توصیه می شود. عواملی مانند سن، سطح FSH پایه و وزن بدن در تعیین دوز مناسب hMG برای دستیابی به پاسخ تخمدانی خوب و در عین حال به حداقل رساندن اثرات نامطلوب بر روی آندومتر و تخمک نقش دارند.
این یافتههای اخیر بر چشمانداز در حال تحول درمانهای باروری و هورموندرمانی تأکید میکند و پتانسیل hMG را در بهبود نتایج برای افرادی که تحت فناوریهای کمک باروری هستند نشان میدهد. افزایش استفاده از hMG در درمانهای ناباروری، همراه با پیشرفتهای تحقیقاتی در بهینهسازی دوز و ترکیبهای درمانی، نویدبخش افزایش نرخ موفقیت روشهای باروری و رفع چالشهای پیش روی افرادی است که به دنبال باردار شدن هستند.




